سلام !
همینطور نشسته بودم بی خود و بی کار که چه جوری سر خودمو گرم کنم یهو به فکرم رسید چه کاری بهتر از آپ کردن این کلبه ی درویشی و خاطره انگیز ؟ گوشی رو برداشتم و به ماه تابان اس ام اس ( همیشه تایپش که می کنم یاد ام اس می یفتم ! ) دادم که دارم جزوه ها رو آپ می کنم و هنوز که هنوزه و دارم این ها رو می تایپم خبری ازش نیست . و حالا من نگرانم که نکنه از دوری من و یونی با صفامون مرحوم شده باشه یه وقت ؟!
ترم پیش کم فروغ (اون فروغ رو که نمی گم ! ) بودیم و البته نمی تونیم قول هم بدیم که بیش فعال می شیم . سعی می کنیم نذاریم بوی نا این جا رو بگیره اما خب بالاخره یه وقتی هم باید برای خندیدن و بحث کردن و گاهی درس خوندن داشته باشیم یا نه ؟ اینجا هم که ماشاا... بازدید کننده هاش عینهو روح می مونن . می یان اما رد پا ندارن ! ( یعنی گویی توانایی نظر دادن ندارن ! ) پس کی ما رو این وسط باید تشویق کنه ؟
خبر زیاده از وقتی که نبودیم اما خبرا جدید نیستن خب! مثلا : خانوم علیزاده که رفت یه مدتی ما منشی گروه نداشتیم اما حالا یه خانوم تقریبا جوون رو اونجا می بینیم که من هنوز نمی دونم حقیقتا جایگزین خانوم علیزاده شده یا نه ! یا : ورودی های 87 هم که دیگه باید از راه رسیده باشند . انگار جمعیتشون از ورودی قبل بیشتره و رتبه ها رو هم باید دید ! هر سال که خبر های بسیار بسیار خفنی از رتبه ها به گوش می رسه ( عزیزان ما اگه همین رتبه های کم رقم رو نداشتیم دیگه باید به چی فخر می فروختیم و از خودمون دفاع می کردیم ؟! ) می بینین همتون اینا رو می دونستین مگه نه ؟!!! پس فعلا خبر بی خبر تا ترم شروع شه و ما دسته گلای 85 ای بریم یونی برای درس خوند ، بحث علمی کردن و نا مردین اگه به کار دیگه ای فکر کنید ایضا !!!!
............................................
همه ی اینا رو گفتم که بگم ترم یکی های کوچولویی که دارین از راه می رسین یا رسیدین ! ترم یکی های عزیزی که 4 ماه صبر کردین تا بیاین و بالاخره اسم مقدس دانشجو رو به دوش بکشین . خوش اومدین . با اینکه ما ترم بالایی هایتان هستیم ( چقدر این اسم بهمان می آید !!! ) اما همینجا به شرافت صنایع غذایی ها سوگند می خوریم که بجز چند مورد کوچک که مجبوریم و دست خودمان نیست وطبیعت ترم بالایی بودنمان ( وای که جدا این اسم بیشتر از قبل بهمان می آید !!! )ایجاب می کند و چند نام که خداییش دست ما نیست و ما رویتان نمی گذاریم و همه همیشه تا بوده روی ترم یکی ها گذاشته اند دیگر کاری به کارتان نداشته باشیم و همه جوره حمایتتان کنیم !
مثلا با تعریف خاطراتمان شما رو راهنمایی های بهینه می کنیم :
یکی بود یکی نبود !!! یادمه دو ترم پیش استاد فتح آبادی ( استاد گروه علوم دام ) سر کلاس گفت ( من به همتون پیشنهاد می کنم از رشتتون انصراف بدین و بیاین به رشته ی مقدس علوم دام !!!! ) من تو دلم گفتم ( مرسی استاد ! ممنون !! ما ترجیح می دیم به دیگر مقدسات بپردازیم !! )
پس اگر با چنین مواردی برخورد کردین اصلا جا نخورده دلسرد نشده و بدانید که اوضاع طبیعی است و زمین هنوز گرد است و اصلا هم دوره ی آخر زمان نرسیده است !
( الان که به این قسمت نوشته رسیدم ماه تابان جواب داده و گفته که دلش انگار به دل ما راه داشته ( خوشحالیم که حداقل دلش به دل ما راه داشته و به جای دیگری راه نداشته!!! ) و ...