خدا رو شکر این ترم اجق وجق هم گذشت ! خداییش هممون ته فعالیت غیر درسی بودیم اصلا دیگه نمی دونم کسی می تونه دانشگاه رو بدون ما صنایع های 85 به یاد بیاره یا نه ! باور کنید هر جا برید از در و دیوار صنایع می ریزه می گید نه یه سر برید شورای صنفی دو تا از خانمای دسته گلش از بچه های صنایع هستن ! اینکه چیزی نیست ؟ برید سمت امور فرهنگی دو تا دیگه از خانمامون تو مجله ی هنوز متولد نشده اش تاب می خورن ... تو کانون شعر و ادبم که ... خب یکی هست... حالا اگه درست هست زده باشم و زبانکده هم زیر نظر امور فرهنگی باشه ... این بار نوبت یکی از آقایونه صنایعه که پاشو جلو بذاره و اسمش به عنوان مدیریت بره پای تراک ها ... اگه توی میتینگ ها اومده باشید ما صنایع ها رو هرگز فراموش نمی کنین ( اینجا چندتا از 84 ای ها هم هستن )... تو بسیج هم ما آدم داریم ! شنیدیم یکی از آقایون توی بسیج خیلی فعالن ( البته ما فقط خبر یکیشونو داریم شایدم بیشتر بودن ! ) یکی از خانما هم که برد بدر رو می ترکونه ! دییییگه ! تو انجمن علمیمونم که از همه ی انجمنا تا اینجاش فعالتر بوده از 7 نفر اعضا 5تاش 85 ای هستن !
خب دیگه کی جرات داره به ما صنایع ها بگه خرخون !!!!!
ما که این ترم ندیدیم جز تعداد معدودی کسی درس بخونه ! می تونید از استاد مهرابی بپرسین ! با اون رنج عالی نمراتش !!! منم به شخصه حاضرم نمره شیمیم رو به عنوان نمونه در اختیارتون بذارم...
چارشنبه برای اینکه هیبت دکتر دانشور رو ثابت کنیم همگی رفتیم سر کلاس و در حالی که برای اولین بار در طول این ترم برای امتحان آماده بودیم ایشون طی یک حرکت غافتگیرانه از ما امتحان نگرفت ... تا یکی از دخترامون که فقط واسه خاطر امتحان ایشون روز قبل از شیراز اومده بودن بد جوری بسوزه !!!!!
منم الان مثلا دیروز تصمیم کبری گرفتم که درس بخونم و سراغ نت نیام .... الان همه شما باید به من افتخار کنید !!!!