حال که به حول و قوه الهی حدود 22 درصد از اعضای اصلی شورای صنفی از کلاس ما می باشند، ما خیلی با شورای صنفی احساس دخترخالگی می کنیم و دارای انتظارات زیادی می باشیم.
خانمها جلدانی و ستوده ، سفرهای علمی متعدد به کارخانجات صنایع غذایی مدرن و فوق پیشرفته با چارتر اختصاصی جزء اصلی ترین نیازهای رشته ما می باشد....حال اگر میسر نگردید به بازدید از آزمایشگاه فیزیک الکتریسیته ای بسنده خواهیم کرد. به شرطی که اجازه دست زدن و یا حداقل عکس گرفتن با ابزار آزمایشگاهی به ما داده شود.( خودمان می دانیم که به کره رسانایی که بار در آن به طور یکنواخت توزیع شده به هیچ وجه دست نزنیم) آخر ما هیچ دلمان نمی خواهد که 4 ساعت پیاپی....نه... خیلی هم دلمان بخواهد همچین استادی با همچین توانایی بالایی در اداره کردن کلاس. ما بسیار قانع می باشیم و حرفمان را نزده پس می گیریم.
خوابگاه های ما باید مثل شعبه دانشگاه پلی تکنیک در همین استان خودمان دارای اتاق های تک نفره باشد و مجهز به ماشین لباسشویی و تلویزیون باشد. اگر میسر نگردید لا اقل سطل آشغالهای راهرویمان را به ما باز گردانید. ما خیلی در مضیقه میباشیم که برای دور انداختن ته خیاری باید تا آشپزخانه راه طی کنیم.
راستی از آنجا که ما شرمنده ی شما میباشیم که عملکردمان برای عرض تبریک شبیه سیب زمینی بوده و پلاکارد یا حتی برگه کاغذی برای شما ننوشتیم دیگر بیش از این نمی توانیم انتظارات بیشتر از اینی داشته باشیم.
با تقدیم احترامات...
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت :
بازمن آخر سلام کردم.... سلام.
این متنو تنظیم کردم تا شیما و فروغ حساب کار دستشون بیاد ما با جزوههای کلاسی ولشون نمیکنیم.
من احساس کردم برگ چغندرم به خاطر اینکه اولا پاتیژان سه تا پست پشت سر هم نوشته و من انگار نه انگار تو این وبلاگ نفس میکشم...ثانیا بخش علمی وبلاگمون باید بره خودشو بندازه تو کارون!خودم میدونم...شرمنده...